وارد که شدم دادیار داشت تو اتاق بغلی با بچه های دفترش صبحانه می خورد و می شه حدس زد وقتی وارد شدم با چه کم محلی ای جواب سلامم را دادن گفتم ببخشید می دونم صبح خیلی زوده فقط اومدم پیگیر بشم ببینم پرونده را قبول می کنین؟ منشی دفتر که آقای خوش قد و بالایی بود گفت اصلا در مورد کدوم پرونده داری صحبت می کنی؟ گفتم همین برگه ای که الان روی این میز هست و دادستان ارجاعش داده یهویی چشماشون گرد شد و انگار یه مقام مهمی وارد اتاق شده باشه خودشون را جمع و جور کردن منشی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اخبارخوزستان پایگاه فرهنگی تفریحی و هنری شایان1400 فروشگاه مجازی ایران کار نهال:بادام،گردو،گیلاس،گلابی بتا 2 نوشته های یک زن متاهل ولی تنها توپولوفروشنده دنا دکور